حنفیه  

روزی ابوبکر صدیق(رض)وپیامبر اکرم(ص)با هم نشسته بودند.
مردی پیش  آنها آمد و شروع میکند به ابوبکر صدیق(رض) ناسزا گفتن. ابوبکرصدیق(رض)حرفی نمی زند و پیامبر اکرم(ص) لبخندی می زندِ؛آن مرد بازهم بیشتر ناسزا می گوید و ابوبکرصدیق(رض) دوباره حرفی نمی زند و ساکت می ماند و پیامبر اکرم(ص) لبخندی می زند؛بارسوم که آن مرد حرف درشت وناسزا می زند ابوبکر تحمل نمی کند و جواب او را می دهد،در همین لحظه پیامبر اکرم(ص)بلند می شود و آن جا را ترک می کند .

ابوبکر(رض) پیش پیامبر رفت و عرض کرد:یا رسول اکرم(ص) ابتدا حرفی نمی زدی و فقط لبخند می زدی و وقتی من جواب آن مرد را دادم شما چرا بلند شدید رفتید آیا من حرف بدی زدم .

 پیامبر اکرم(ص)فرمود: وقتی تو دوبار جواب آن مرد را ندادی و ساکت بودی در مقابل جواب ناسزاهایش را جبرئیل فرشته به او می داد،اما وقتی که تو جواب او را دادی فرشته رفت و شیطان آمد.و جایی که شیطان باشد من در آنجا نمی ایستم.

یعنی اگر کسی جواب ناسزا و حرف های بد دیگران را ندهد و گذشت کند خداوند جواب مرد  ناسزاگوینده را می دهد و آن کسی که را هم سکوت کرده و گذشت نموده خداوند هم او را عفو خواهد نمود.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید:وقتی دو نفر بحث و مشاجره می کند شیطان در آنجا حضور می یابد.شیطان با حضور خود باعث می شود که مشاجره کننده ها حرفهای که نباید زد را به زبان بیاورند.